دو نوع درمان متداول برای افسردگی وجود دارد: روان درمانی و دارو درمانی، یعنی استفاده از داروهای ضد افسردگی. مسئله این است که غالباً افسردگی، غلط تشخیص داده می شود و بیماران عموماً به چهار تا پنج پزشک یا روان پزشک مراجعه می کنند تا یکی از آنها به درستی بیماری را تشخیص دهد و درمان کند. در بعضی موارد تشخیص درست داده می شود ولی داروهای آرامبخش و خواب آور دو برابر میزان نیاز و یا کمتر از مقدار مناسب تجویز می گردد. از این گذشته بسیاری از بیماران گمان می کنند دچار ضعف شده اند و به پزشک مراجعه نمی کنند. در حالات شدید فاقد انرژی و امید به آینده اند.
طول درمان به نوع آن و شدت افسردگی وابسته است. در آزمایش های بالینی 50 تا 60 درصد بیماران ظرف چهار تا شش هفته و گاهی دو تا چهار هفته به درمان پاسخ می دهند، درمان کامل بین چهار تا شش ماه انجام می گیرد.
روان درمانی به عکس دارو درمانی ظرف شش تا هشت هفته بهبود نشان می دهد. ولی برای بهبود کامل تا دوازده هفته طول می کشد. اگر روان درمانی در این مدت سود بخش نبود، دارو درمانی باید آغاز گردد.
2- وقتی بیمار چنان دلمرده است که نمی تواند غذا بخورد؛
3- وقتی بیمار نشانه هایی از روان پریشی دارد؛
4- وقتی که بیمار به بیماری خطرناک دیگری مثل دیابت مبتلا باشد.
وقتی کسی احساس می کند که افسردگی پایان پذیرفته نباید مصرف دارو را قطع کند ، بلکه باید با نظارت پزشک تدریجاً به این کار اقدام نماید. از آنجا که سالخوردگان عموماً داروهای بیماری های دیگر را مصرف می کنند ، پزشک و بیمار باید در مورد ناسازگاری داروها با هم هوشیار باشند.
روش های روان درمانی در دو گروه جای می گیرند:
1) جهت دهنده به بینش بیمار درباره ی ریشه های بیماری یا افزایش آگاهی او از انگیزش ناخودآگاه خود؛
2) "رفتار درمانی شناختی" که عمدتاً در تغییر رفتار بیمار و فرآیندهای اندیشه او متمرکز است؛ حال آنکه رفتار درمانی تلاش می کند راه های تغییر رفتار را به بیمار بیاموزد تا بر افسردگی غلبه کند.
تلاش روان درمانی، رفع تعارض های روانی بیماران و اصلاح رفتارهای نادرست و شیوه های تفکری است که به افسردگی انجامیده است. درمان جهت دهنده بینش بیمار به او امکان می دهد بفهمد که چرا افسرده شده است. حال آنکه رفتار درمانی تلاش می کند راه های تغییر رفتار را به بیمار بیاموزد تا بر افسردگی غلبه کند.
نور درمانی ، به وسیله نور فلوئورسان با شدت 1000 واحد ( لوکس ) انجام می گردد. درمان های جانشین مثل ورزش منظم، در بیمار اعتماد به نفس ایجاد می کند. از این گذشته سبب افزایش تراز اندورفین در بدن می شود.
اندورفین به بخش هایی از مغز اثر می کند که دست اندرکار ادراک درد و هیجان اند. میزان این ماده در افراد افسرده کمتر از معمول است.